ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی (۸۰۸-۷۳۲ ه ق) ، تاریخ نگار، جامعهشناس، مردمشناس و سیاستمدار مسلمان است. در تونس به دنیا آمد. او را از پیشگامان تاریخنگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعهشناسی میدانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت - مؤسس علمی به نام جامعهشناسی (به فرانسوی: La sociologie) در فرانسه - میزیست. ابنحلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.
عبدالرحمن آموزشهای آغازین را را نزد پدرش فراگرفت و سپس نزد علمای تونسی قرآن و تفسیر، فقه، حدیث، علم رجال، تاریخ، فن شعر، فلسفه و منطق آموخت. او در دربار چند امیر در مراکش و اندلس(جنوب اسپانیا) به کار سیاسی پرداخت، اما در ۴۲ سالگی به نگارش کتابی پیرامون تاریخ جهان رو آورد که مقدمهٔ آن بیش از خود کتاب شناخته شدهاست.
کتاب او با نام «مقدمهٔ ابن خلدون» در ایران شهرت دارد و توسط عبدالمحمد آیتی به فارسی ترجمه شدهاست.
او به عنوان بزرگترین اندیشمند شرق شناخته می شود. در کتاب مقدمه وی از تکرار تاریخ در یک چرخه شش نسلی سخن گفته. این چرخه از آغاز یک اجتماع با تکیه بر کشاورزی سپس فنون آغاز می شود. در آخرین مرحله اجتماع چنان قدرتمند می شود که مردم آن به هنر و موسیقی روی می آورند و پس از آن مردم از فرط امنیت و بی نیازی تعصب خود را نسبت به جامعه از دست می دهند تا اینکه قوم دیگری آن جامعه را از خارج فتح می کند و در اینجا تاریخ بر همین منوال تکرار می شود.
او برای مثال می گوید که پارسها از عربها شکست خوردند عربها از ترکان غزنوی و سلجوقی و ترکان نیز از مغولها شکست خوردند. اگرچه عقاید ابن خلدون تحت تأثیر افکار افلاطون و به خصوص سیاست ارسطو است اما این دانشمند توانسته با اندیشه یونانی و با نگاه ژرف و تجربه طولانی خویش به عنوان سیاستمداری کارکشته تئوری های نوین جامعه شناسی خود را توسعه دهد.
از ابن خلدون به عنوان بنیانگذار علم تاریخ هم یاد می شود. او در همین کتاب برای نخستین بار شیوه هایی علمی برای استخراج حقیقت از منابع دست اول را طراحی کرده.